جام حذفی؛ ملموسترین شانس و جدیترین هدف

پیروزی قاطعانه استقلال برابر سپاهان در مسابقات اخیر لیگ برتر فوتبال کشور به موضوعات مختلفی نسبت داده شده و یکی از اساسیترین آنها دور شدن هر چه بیشتر طلاییهای اصفهان از اقتدار و فرمی است که افتخارات گذشته آنان را پی ریخته است. اما تا آنجا که به خود استقلال مربوط میشد، این تیم نیز بهتر از گذشته عمل کرد و ابزار کارآمدتری را در اختیار گرفت و چون بازی تهاجمی و گلزنی را میخواست، از همان آغاز به رقیب فشار وارد کرد و به سرعت مشخص شد سپاهان کنونی برخلاف گذشته توانایی ایستادن در برابر اینگونه امواج را ندارد. قرار دادن مهرههایی تکنیکی و تهاجمی و گرهگشا همچون سرور جباروف ازبکستانی و مهدی قائدی بسیار جوان در آرایش ثابت به این معنا بود که آبیها به رغم اداره وسط میدان توسط امید ابراهیمی و کمکهای دایمی امید نورافکن و داریوش شجاعیان به وی میل به تهاجم دارند زیرا میدانند یک تساوی مجدد به کارشان نمیآید و الان زمان ریسک کردن و تهاجم است و نباید در لایههای احتیاط گرفتار شد. فرق وینفرید شفر با سه ماه پیش که تازه سکاندار آبیها شده بود، این است که نفراتش را بهتر میشناسد و تا حدی میداند چه باید بکند تا چرخهای بازی تهاجمی آبیها به حرکت درآید.
اتفاقات ویژه
شفر هنوز هم در مورد مهرههایی مثل فرشید باقری و مجید حسینی تردید دارد و در حال بالا و پایین کردن آنها است و در مورد روزبه چشمی هم تصمیمهای متضادی را اتخاذ کرده است اما برخی اتفاقات ویژه سبب شدند نتیجه دیدار آبیها با سپاهان در شرایطی 3 بر صفر شود که بدون آن رویدادهای مثبت امکان دستیابی به آن وجود نداشت. یکی از آن حوادث جور از آب درآمدن و به اصطلاح «گرفتن» شوتهایی بود که علی قربانی و جباروف در نیمه اول نواختند و هر دو به طور چشمنوازی گل شدند و نه تنها موجبات افزایش روحیه آبیها را فراهم آوردند بلکه ضربه روحی آشکاری به حریف آنها نیز بودند و سپاهان به رغم تهاجمیتر شدن در نیمه دوم با گلی که در همان آغاز این نیمه پذیرفت (و نتیجه را 3 بر صفر کرد) عملا تسلیم شد و دیگر توان لازم را برای جبران نداشت. درست است که سپاهان تا لحظه آخر هجوم برد و ورود مهرداد محمدی و رسول نویدکیا به میدان و البته بازی حساب شده و مدیریت علی کریمی در وسط میدان سبب شد آبیها قدری فروکش کنند و در نیمه دوم بیشتر به حفظ نتیجه بیاندیشند اما آنجا که استقلال قصد داشت با بازی تهاجمی و رو به جلویش سپاهان را از آغاز خلع سلاح کند، این کار را جباروف، شجاعیان و فرشید اسماعیلی برایش انجام دادند و گل اول که با شلیک سر ضرب عالی قربانی و بسیار زود (دقیقه سوم) به ثمر رسید، سهم او را در ثبت این پیروزی فراوان ساخت.
احتمالی اندک
نکات هشدار دهنده در این ارتباط فراوانند و هر دو گل نخست استقلال در شرایطی به ثبت رسید و با شوتهایی به دست آمد که اگر 10 بار دیگر هم توپ در چنان شرایطی جلوی پای قربانی و جباروف قرار گیرد شاید گل نشوند و نما و حالت گلهایی ویژه را داشتند. این بدان معنا است که احتمال تکرار گلهایی از این دست در مسابقات بعدی آبیها اندک است و آنها به جای سرمایهگذاری روی احتمالهای ضعیف و رویدادهای بعید، باید سمت و سوی مسابقات خود را به جانبی ببرند که برای پیروز شدن به گلهای استثنایی نیاز نداشته باشند و یک بازی تهاجمی موثر اما فاقد اعجاز اصل حاکم برای آنها باشد. اینکه یک بار دیگر هافبکهای استقلال (منهای قربانی) زنندگان گلهای این تیم بودند و مهاجمان باز هم فروغی چشمگیر نداشتند، مساله مهمی است اما مهمتر از آن لزوم دل نبستن استقلال به گلها و حوادثی است که در کل یک فصل فقط چند بار و در تضاد با روال عادی و برنامههای فنی معمولی تیم شکل میگیرند.